لبخند اطلسی
پست ثابت نظر تبلاغاتی نذارین نظر سایت های تبادل لینک هم نذارین هزار مرتبه ۹۰۰ جمله ی عاشقانه را در ۸۰۰ جای مختلف و پیش ۷۰۰ نفر مطرح کردم ۶۰۰ نفر آنها آنرا پسندیدند و ۵۰۰ نفر آنرا به ۴۰۰ زبان مختلف و ۳۰۰ کتاب و ۲۰۰ برگ توصیف کردند ۱۰۰ دفعه برای تو در ۹۰ روز متوالی ۸۰ مرتبه خواندم تو ۷۰ جمله ی مرا به ۶۰ بهانه ۵۰ روز روزی ۴۰ بار تکرار کردی ۳۰ تای آنرا آموختی پس از ۲۰ بار خواندن ۱۰ مرتبه تکرار کردی من از تو ۹ سوال کردم و تو ۸ مرتبه به ۷ سؤال من ۶ جواب در فاصله ی ۵ روز دادی ۴ مرتبه تو را در ۳ قرار دعوت کردم ۲ ساعت خواهش کردم تا ۱ بار گفتی "دوستت دارم" سلام به همگی همین طور که ملاحظه میکنین بنده بیمعرفتا رو از لینکم حذف کردم دوست ندارین نیاین وبم!این وبو عشقی زدم واسه خودم برام هم اهمیت نداره فقط تو لینک کسایی باشم که بهم سر نمیزنن بابای
من اینجا
که اینگونه آغاز میشود:
.. و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت ...
زنــــدگی،آدم ها،قلـب ها
یا یکــی بـی دل است یا دو دل. . .
یکی هــم اینجا بی تـــ ــو , دل تــوی دلش نیست . . .
بی تو می سوزم
وتو آنجا با او
می سازی
بین ما
فقط یک حرف فاصله است.
« عشق » در لحظه پدید می آید ، و « دوست داشتن » در امتداد زمان ،این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است .
عشق معیار ها را در هم می ریزد . دوست داشتن بر پایه ی معیار ها بنا می شود ، عشق ناگهانی و ناخواسته شعله می کشد ، دوست داشتن از شناختن و خواستن سرچشمه می گیرد ، عشق قانون نمی شناسد ، دوست داشتن اوج احترام به مجموعه ای از قوانین عاطفی است
عشق فوران می کند چون آتشفشان و شرّه می کند چون آبشاری عظیم ، دوست داشتن جاری می شود چون رودخانه ای به بستری با شیب نرم
عشق ویران کردن خویش است ، دوست داشتن ساختنی عظیم
عشق دقّ الباب می کند ، مودّب نیست ، حرف شنو نیست ، درس خوانده نیست.
درویش نیست ، حسابگر نیست ، سر به زیر نیست ، مطیع نیست ...
عشق ، دیوار را باور نمی کند ، کوه را باور نمی کند ، گرداب را باور نمی کند ، زخم دهان باز کرده را باور نمی کند ، مرگ را باور نمی کند ...
عشق در وهله ی پیدایی دوست داشتن را نفی می کند ، نادیده می گیرد ، پس می زند ، سر می کند و می گذرد ، دوست داشتن نیز ، ناگزیر ، در امتداد زمان ، عشق را دور می کند ، به آسمان می فرستد و چون خاطره ای حرام ، رشته ی نگهبانی به آن می گمارد ، عشق ِسحر است ، دوست داشتن باطل السحِر .
عشق و دوست داشتن در پی هم می آیند ، اما هرگز در یک خانه منزل نمی کنند .
عشق انقلاب است ، دوست داشتن اصلاح ، میان عشق و دوست داشتن هیچ نقطه ی مشترکی نیست از دوست داشتن به عشق می توان رسید و از عشق به دوست داشتن اما به هر حال این حرکت ، از خود به خود نیست ، از نوعی به نوعی است از خمیده ای به خمیده ای ...
و فاصله ای است ابدی میان عشق و دوست داشتن ، که برای پیمودن این فاصله ، یا باید پرید ، یا باید فروچکید
miss-A |